نهضت توحیدى

هو الاول و الآخر والظاهر و الباطن

نهضت توحیدى

هو الاول و الآخر والظاهر و الباطن

طبقه بندی موضوعی

حکومتِ موحد و مسأله ی چپ و راست

پنجشنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۲۷ ب.ظ


خاستگاه اصطلاح چپ و راست ( و همچنین  اصطلاح های هم ردیف آن، مانند چپ روی و راست روی، جناح چپ و راست و یا دست چپی و دست راستی ) انقلاب فرانسه است، که در مجمع ملی آن نمایندگان انقلابی تندرو در طرف چپ و محافظه کارها در طرف راست می نشستند ( این سنت بعدها در پارلمان های اروپایی ادامه یافت ).
به طور کلی، جریان چپ شامل همه ی گروه های بهبودخواه و انقلاب خواهِ روزگارِ نو است، یعنی لیبرال ها، سوسیالیست ها، آنارشیست ها، کمونیست ها و جز آنها، که ایدئولوژی آنها زیر نفوذ اندیشه ها و باورهای جدیدی شکل گرفته است که از رنسانس به این سو، به ویژه در سده های هفده و هجده و نوزده، در اروپا پدید آمده است. مهم ترین این باورها عبارتست از باور به عقل ( راسیونالیسم ) در برابر ایمان دینی، پیشرفت باوری، برابری خواهی، باور به دموکراسی و آزادی و بشر دوستی ( اومانیسم ). به طور کلی، ویژگی های چپ را می توان موارد زیر دانست :
هواداری از دگرگونی های هر چه شتابان تر اجتماعی و اقتصادی در جهت ایجاد برابری.
گرایش به ایمان گیتیانه ( دنیوی ) – ایمان به پیشرفت کمابیش بیکران تاریخ و علم و بشریت – در برابر ایمان دینی و آنجهانی.
گرایش به انترناسیونالیسم در برابر میهن پرستی.
گرایش به سنت شکنی و داشتن روحیه یا روش انقلابی یا بهبودخواه و آوردن طرح های تازه ی اجتماعی بر اساس سنجه های ایدئولوژیک، در برابر محافظه کاری و ارتجاع.
اصطلاح راست در مورد سلسله ای از نظریه های سیاسی که در سوی دیگر طیفِ سیاسی، در برابر چپ، قرار دارد، به کار می رود. ویژگی های گرایش راست در سده ی نوزدهم را میتوان اینچنین خلاصه کرد :
برحق دانستن نابرابری های اجتماعی و در نتیجه، بر حق شمردن اختلاف طبقاتی در جامعه ی سرمایه داری در برابر حمله های سوسیالیسم.
دفاع و پشتیبانی از نهادهای سنتی جامعه مانند خانواده، کلیسا، سلطنت و مانند آن در برابر حمله های چپ روها.
گرایش شدید به ناسیونالیسم و افزایش قدرت ملی و بزرگداشت فرهنگ ملی ( و گاه نژاد ) در برابر گرایش های انترناسیونالیستی.
دفاع از آزادی های سیاسی و اقتصادی فرد در برابر هر گونه دست اندازی دولت و هواداری از حمایت دولت از صنایع و فرآورده های داخلی در برابر کالاهای خارجی.
در زمان های اخیر، دفاع از نظام پارلمانی و سنت های حکومت قانون در برابر دست اندازی های ایدئولوژی های فراگیر. ( 1 )
همانطور که توضیح داده شد، مفهوم چپ و راست تاریخ و ویژگی های خاصِ خود را دارد و ریشه در فرهنگ و فضایی دارد که از آن برآمده است. اکنون ما به بررسی این ریشه نمی پردازیم، بلکه آنچه در نظر داریم، بررسی مفهوم چپ و راست و جایگاه و ربط آن در حکومت و نظام توحیدی است.این که آیا اساسا در یک حکومت اسلامیِ موحد مفهوم چپ و راست معنایی دارد یا به آن نیازی هست و جایگاهی دارند یا خیر، پرسش ماست.
آنچه که از بررسی مفهوم چپ و راست در نظر می آید این است که این دو نوع سوگیری سیاسی، هر یک به بعضی ارزش های انسانی می پردازند که آنها را مهم تر و اساسی تر می دانند و البته درهر مکتبی ( مکتب های غیرالهی ) ارزش ها متفاوت اند و آنچه در یک مکتب ارزش محسوب می گردد در دیگری ممکن است ارزش نباشد و یا حتی ضد ارزش به حساب آید، که این تفاوت ها ناشی از عدم وحدت در مبانی فکری عقیدتی و دوری از فطرت انسانی می باشد. درمکاتب الهی که همگی ریشه در فطرت انسان دارند، چنین آشفتگی وجود ندارد.
در گرایش به سمت چپ و یا راست، شاهد دوری از همه ی ارزش های الهی و انسانی به طور کامل هستیم. چرا که انسان یا مؤمن به حقیقت است و یا کافر بدان. بین این دو طیفی وجود ندارد، و اگر ایمان به بعضی ارزش ها دارد لاجرم باید به سایر ارزش های الهی و انسانی نیز مؤمن باشد. در غیر این صورت، ایمانِ او به بعضی از ارزش های الهی و کفر به سایر ارزش ها به معنای آن است که اوبه عارضه ی نفاق دچار است و  در پی کشف حقیقت نیست و مؤمن به آن نمی باشد، بلکه به دنبال نیل به بعضی اهداف خود می باشد که از این طریق حاصل می شوند. البته ممکن است که عده ای از سر جهل، چیزهایی را ارزش برشمرند که ریشه در حقیقت ندارند و بدین صورت با ارزش های حقیقی در تضاد قرار گیرند.
اسلام، کامل ترین و آخرین شریعت الهی و حق است که همه ی ارزش های الهی را دربرمی گیرد و توان برپایی عدالت را به تمام معنا و از هر جهتی، داراست. اساسا گذاره های این شریعت الهی خود عین عدالتند و تنها از طریق فهم عمیق آن و عمل بدان به صورت کامل و یکپارچه است که عدالت حاکم خواهد شد و لاغیر. بنابراین، اگرانسان به دنبال نیل به سعادت و تحقق عدالت است، از چپ روی و راست روی بی نیاز می باشد، بلکه از آن بری است، چرا که چپ یا راستروی در مقابل تکیه به وحدت و شریعت برخواسته از آن، عین نقصان و ضعف و حتی انحراف می باشد.اسلام حائز مقام جمع الجمع می باشد که همه چیز را در خود دارد و از نقص و عیب بری است. بنابراین در یک حکومت اسلامیِ موحد، چپ روی یا راست روی جایگاهی ندارد و پرداختن به آن عین بی حکمتی است. آنچه انسان در گرایش به چپ یا راست به دنبالش می گردد و احتمالا به درجات بسیار ضعیفی از آن دست می یابد، به طور کامل و تمام و والاتر دراسلام وجود دارد و البته خالی از همه ی نقایص و خطاهای چپ و راست. اشتباه نشود، اگر سخن از جمع  ارزش ها در اسلام و وحدت است، نباید آن را با نئو... ایسم های مدرن یکی دانست بدین دلیل که در این مکاتب جدید، بعضی از ارزش های چپ با بعضی از ارزش های راست یکجا جمع شده اند! تفاوت اساسی میان اسلام با نئو .. ایسم ها وجود دارد.
اکنون در یک حکومت اسلامی اگر گرایش به چپ و راست وجود دارد به چند دلیل می تواند باشد؛ یکی عدم درک درست و حقیقی از اسلام و حکومت اسلامی و دیگری احتمالا فراهم کردن زمینه ای برای سرگرم کردن مردم و بعضی روشنفکران جهت سود جستن هرچه بیش تر از ثروت ملی.
اگر در دنیای کنونی سخن از وحدت به میان آید، آن را بدین سبب که با اصل پلورالیزم در تضاد است، محکوم می کنند. اما، به کدام دلیل باید پلورالیزم اصلی غیرقابل نفی در یک حکومت موحد باشد؟!
 آشوری، داریوش، دانشنامه ی سیاسی ، انتشارات مروارید، 1391 ، ص 122-125
 

                                                                                                                                                                                  
                                                                                                                                                                                       فرزانه یزدانی

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۳/۲۱
فرزانه یزدانی

نظرات  (۱)

سلام
خداقوت و امان از چپ و راست!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی