نهضت توحیدى

هو الاول و الآخر والظاهر و الباطن

نهضت توحیدى

هو الاول و الآخر والظاهر و الباطن

طبقه بندی موضوعی

ایستادگی در برابر غرب؛ پیروی از رسول الله (ص)

پنجشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۳۱ ب.ظ


" خداوندا ! اگر هیچ کس نداند، تو خود می دانی که ما برای برپائی پرچم دین تو قیام کرده ایم و برای برپائی عدل و داد در پیروی از رسول تو در مقابل شرق و غرب ایستاده ایم و در پیمودن این راه لحظه ای درنگ نمی کنیم ".    ( امام خمینی رحمة الله علیه، صحیفه نور، ج 20، ص 133، تاریخ 6/5/1366 )

پیروی از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم به هدف تحقق عدل و داد در نظام اجتماعی و شخصیت فردی می باشد و حضرت امام خمینی (ره) این پیروی را در ایستادگی در مقابل شرق و غرب ، توصیف نموده اند. حال این سؤال پیش می آید که مگر شرق و غرب کدام اند؟ ماهیتشان چیست و چرا باید در مقابل آنها ایستادگی کرد و آن را پیروی از رسول الله (ص) دانست؟!

درست است که شرق و غرب در جهانِ پیش از فروپاشی کمونیزم، دو قطبِ قدرت در مقابل یکدیگر قلمداد می شدند، لیکن اساساً و ذاتاً این دو با یکدیگر اختلاف مبنائی نداشته، بلکه یک ویژگی مشترک ذاتی داشته اند و آن این که هر دو با مبنا قرار دادن اعتقادات غیرالهی و الگو قرار دادن ایدئولوژی های منقطع از وحی ( شریعت خودساخته ی بشری )، به دنبال تحقق عالمی منقطع از وحی و تحمیل نظم غیرفطری بر زندگی بشر، بوده اند. در حقیقت این دو، در مبانی اندیشه ای ( هستی شناسی، انسان شناسی و خداشناسی ) مشترک بوده اند و هر دو با تکیه بر عقلِ خودبنیادِ بشرِ مدرن به دنبال سامان دادن به عالمِ اومانیستی بوده اند و تنها اختلافشان در روش ها و طرح های ساماندهی به این عالمِ خاص می باشد.

پس از فروپاشی کمونیزم، غرب، تنها نماینده و رهبر این نوع جهان بینی در جهان شد. اما غرب کدام است؟ آیا منظور از غرب، مجموعه ی کشورهای اروپائی و آمریکا می باشد؟

همان طور که اشاره شد، کشورهای منطقه ی غربیِ دنیا که سرمنشأ ظهور مدرنیته می باشند، تنها نمایندگانِ این عالم می باشند، اما غرب به معنای واقعی خود در عالم کنونی، ریشه در وجود انسان ها دارد و اختصاص به جمعیت و کشور خاص ندارد. غرب، وجودِ  تغییریافته و متحولِ انسان مدرن است. غرب، ظهور حقیقت اومانیزم در نظام زندگی بشر جدید است و این غرب، در همه ی جهان کنونی به درجات مختلف، رسوخ و ظهور دارد و مسلماً بیش ترین ظهور را در مبدأ پیدایش خود دارد اما منحصر به آن کشورها نیست.

حال باید به این پرسش پاسخ گفت که گناه غرب چیست که باید در پیروی از رسول اکرم (ص) در مقابل آن ایستاد؟

در پاسخ به این پرسش باید ابتدا ببینیم که هدف بعثت رسول اکرم (ص) چه بوده و ایشان در مقابل چه می ایستاده اند، نا گناه غرب نیز برایمان روشن گردد.

امام خمینی (ره) در بیان خود، برپائی عدل و داد را هدفی در راستای هدف رسول اکرم (ص) و در سایه ی برپائی دین خدا تشریح نموده اند. بدین معنا که عدل و داد تنها با برپائی دین خدا که همان شریعت محمدی (ص) می باشد، محقق می گردد.

چرا چنین است؟ مگر عدل و داد چیست و در چه است؟

اگر عدل را دستیابی به رفاه مادیِ صرف تعریف کنیم، غرب نیز می تواند مدعی برپائی نظام عادلانه باشد، اما معنای حقیقی عدل را در تعریف جامعِ دین می توان یافت.

خداوند متعال به جهت جنبه ی هدایتگری و رحمانیت خویش، احکامی را در حوزه های اعتقادی، اخلاقی و رفتاری تشریع نموده است تا انسان با عمل به آنها در زندگی فردی و اجتماعی خود (در همه ی ابعاد)، به مقصد اصلی آفرینش خود که همانا نیل به مقام خلیفة اللهی و لقاءالله می باشد، دست یابد، آن هم با کم ترین مشقّت و در کم ترین زمانِ ممکن، چرا که احکام الهی ریشه در تکوینیات ( حقایق ثابت عالم ) دارند و مبتنی بر فطرت انسانی و مطابق با آن، تشریع گردیده اند و از این جهت است که به آن           " شریعت سهله " گفته اند.  

حال، با جاری کردن این احکام در زندگی فردی و اجتماعی است که عدالت به معنای حقیقیِ آن که متضمن ابعاد مادی و معنوی توأمان می باشد، محقق می گردد.عدل درعملِ به شریعت الهی است. با اجرای احکام الهی در همه ی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی ( نه تنها در یک یا چند بخش از آن ) عدالت که در بطن این احکام نهفته است، جاری می گردد و دیگر نیازی به آن نیست که عدالت را از جای دیگری آورد و به نظام زندگی ( غیر الهی ) سنجاق کرد!

عدالت در بطن توحید نهفته است. اگر زندگی فردی و اجتماعی توحیدی گشت ( به معنای حاکم نمودن تنها و تنها، احکام الهی در حوزه های اعتقادی، اخلاقی و رفتاری درآن )، آن گاه خود به خود، عدل ظهور می کند و در این شرایط است که سیر الی الله فردی و اجتماعی با کم ترین مزاحمتِ ممکن رقم می خورد و این خود، بزرگترین هدف بعثت رسول الله (ص) است و آنچه که همه ی انبیاء و اولیاء الهی به دنبال تحققش بودند.   

امام خمینی (ره) درجای دیگری می فرمایند: در حقیقت، مهم ترین وظیفه ی انبیاء (ع) برقرار کردن یک نظام عادلانه ی اجتماعی از طریق اجرای قوانین و احکام است، که البته با بیان احکام و نشر تعالیم و عقاید الهی ملازمه دارد. چنان که این معنا از آیه ی شریفه به وضوح پیداست: و لقد ارسلنا رسلنا بالبیّنات و أنزلنا معهم الکتاب و المیزان لِیقوم النّاس بِالقسط . هدف بعثت ها ، به طور کلی این است که مردمان بر اساس روابط اجتماعی عادلانه نظم و ترتیب پیدا کرده ، قدّ آدمیت راست گردانند. و این با تشکیل حکومت و اجرای احکام امکان پذیر است ( الی انتهی ). ( ولایت فقیه و حکومت اسلامی، دفتر چهل و پنجم تبیان ص 77 ).

ملّا احمد نراقی در بیان اقسام و درجات عادل، عادل اکبر را شریعت الهیّه برمی شمرد ( ملا احمد نراقی، معراج السعاده ، نشر بهار دلها ، 1389، ص 95 ) و نیزنهایت کمال و غایت سعادت برای هر شخصی را اتّصاف او به صفت عدالت دانسته و نجات در دنیا و آخرت را منوط  برتحصیل آن می داند  (همان، ص 98 ). به همان نسبت نیز کمال و سعادت یک جامعه دربرپائی نظام عادلانه اجتماعی        (مبتنی بر شریعت الهی ) می باشد.

در نظام عادلانه ی اجتماعی، تمام قوا و امکانات جامعه، عملاً تحت اراده ی عقلِ الهی که همانا انسان کامل و تجلّی جامع و اولِ الله است، قرار دارد و او مسئول حاکم و جاری نمودن اراده ی الهی ( که متجلّی در شریعت حقّه می باشد ) در جامعه می باشد. همان گونه که ملا احمد نراقی در تعریف عدالت چنین می نویسد:

"عدالت، و آن عبارتست از مطیع بودنِ قوه ی عامله برای قوه ی عاقله، و متابعت آن از قوه ی عاقله در جمیع تصرفاتی که در مملکت بدن می کند،یا در خصوص بازداشتنِ آن غضب و شهوت را ، در تحت اقتدار و فرمان عقل و شرع ". ( همان، ص 67 )

و در جای دیگر نیز می نویسد: " ودانستی که کمال قوه ی عامله، انقیاد و اطاعت اوست برای عاقله در استعمال سایر قوا در اعمال حسنه؛ و عدالت عبارت از آن است، و نقص آن در عدم انقیاد می باشد "     ( همان، ص 91 ).

( لازم به توضیح است که این عقل، از وهم و عقلِ خودبنیاد متمایز بوده و همان است که حجت باطن، منور به نور فطرت الهی و ملازم و موافق شرع الهی است ). 

از آنجا که مُلک جهان برای انسان الکُلّ چون بدنش می ماند و اذن تصرف در آن را از جانب خداوند متعال دارا می باشد (1)، هم اوست که می تواند قوا و نیروهای متضادّ آن را تحت اراده ی عقل الهیِ خویش درآورده، از کثرت و تضاد درآورده و به وحدت رساند. بدین شیوه، ملکه ی عدالت در اجتماع ظهور کرده و حاکم می شود.

پس این چنین روشن می گردد که گناه غرب و ظلم بزرگ آن، کنار گذاشتن شریعت الهی و حاکم کردن احکامِ بشریِ منقطع از وحی، می باشد. احکامی که ریشه در حقایق عالمِ وجود نداشته و با عمل بدانها، باطن ها فاسد می گردد.

 ابن ابی نصر می گوید:  حضرت ابوالحسن در تفسیر قول خدای عزّ و جلّ " کیست گمراه تر از آن کس که پیرو هوا و هوس خویش است، بدون هدایت و رهبری از جانب خدا " ( قصص/50 ) فرمود: مقصود کسی است که رأیش را دین خود بگیرد، بدون رهبری از ائمه ی هدایت ( اصول کافی/ جلد دوم/صفحه 265 ).

ظلم غرب، تکیه به انسانِ مستقل انگاشته شده از خالقِ خود است. ظلم غرب، تغییر وجود انسان و تبدیل آن به موجودی متمرّد و خودسر است. ظلم غرب، به تعطیلی کشاندن اجرای احکام الهی و فاسد کردن باطن هاست. ظلم غرب، غفلت از حقایق، تلاش برای خودنمائی و به زحمت انداختنِ بشراست. ظلم غرب، بیگانگی با وجود و با عالم و آدم است.

بنابراین، پیروی از رسول الله (ص) در ایستادگی در مقابل ظلم و کفر و شرک است که مصادیقِ کنونی آن، اندیشه و نظامات غیر الهی می باشد و نیز، پیروی از رسول الله (ص) در تلاش برای برپائی حکومت عدل ، یعنی بیان احکام خداوندی درعمل، می باشد، و این همان آرمان بزرگ انقلاب اسلامی است.

با این تفاسیر خوب است نخبگان، خواص، رجال یا هر اسمِ بی مسمّای دیگری در جامعه، به این پرسش پاسخ دهند که جایگاه تکنوکرات ها ، یعنی غرب گرایانی که روش های دستیابی به توسعه                 ( مدرنیزاسیون ) را می دانند، و نیز جایگاه احزاب سیاست باز و انحصارطلب، در انقلاب اسلامی و نظام برآمده ار آن، کجاست؟ چه سنخیتی میان این ها با اسلام و انقلاب اسلامی، با حکومت و دولت اسلامی و نیز با عدالت و شریعت الهی وجود دارد؟!

 

(1) : امام باقر علیه السلام فرمود: ما در کتاب علی چنین یافتیم که زمین از آن خداست و آن را به بندگان خود که بخواهد به ارث می دهد، ما کسانی هستیم که خداوند زمین را به ارث به ما داده و ما هستیم پرهیزگاران و همه ی زمین از آن ماست ( الی انتهی ) ( اصول کافی/ جلد دوم/ صفحه 377/حدیث 1 ).  و نیز:

محمد بن ریان گوید: به امام عسگری علیه السلام نوشتم : قربانت روایت شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله از دنیا جز خمس ندارد. جواب رسید که دنیا و آنچه بر آن می چرخد از رسول خداست ( یعنی مالِ اوست ) (اصول کافی/ جلد دوم/ صفحه ی 383/ حدیث 6 ).

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۳/۲۸
فرزانه یزدانی

غرب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی