نهضت توحیدى

هو الاول و الآخر والظاهر و الباطن

نهضت توحیدى

هو الاول و الآخر والظاهر و الباطن

طبقه بندی موضوعی

۵ مطلب با موضوع «نهضت علمی» ثبت شده است

تکنولوژی در عصر مدرن هم معنی «ابزار» در اعصار گذشته نیست. بلکه معنای وسیع تر و متفاوتی دارد. تکنولوژی امروزه در جایگاه همنشینی با انسان قرار گرفته و نیازهای مختلفی را پاسخ میدهد به نحوی که انسان مدرن وابستگی شدیدی به آن پیدا کرده است.

اما علت این وابستگی شدید چیست؟ علت آن روحیه و تفکری است که بشر را به سمت تکنولوژی سوق داد و آن چیزی جز « تسلط و تغلب بر طبیعت » به عنوان منبع انرژی نیست. وقتی که نگاه بشر به طبیعت نگاه منفعت طلبانه باشد، به نحوی که آن را به صورت منبع پایان ناپذیر انرژی ببیند، سعی بر استفاده ی هر چه بیش تر از آن دارد و این امر توسط تکنولوژی محقق می شود.

تکنولوژی یک نحو به ظهور رساندن آنچه در طبیعت مستور است، می باشد، اما به نحوی خاص که پیش از این سابقه نداشته است. چرا که وجود بشر به نحوی که پیش از این سابقه نداشته است، تغییر یافته. از آنجا که بشر فطرتی دارد که او را به سمت « کشف » سوق می دهد، لاجرم این « قوه ی به انکشاف رساندن » را باید به ظهور برساند و پاسخی برایش مهیا سازد. اما در تشخیص امر حقیقی ممکن است به خطا رود و بدین جهت به جای کشف حقایق عالم وجود، به کشف نیروها و انرژی های مستور در عالم طبیعت بپردازد که این خود نوعی کشف است اما پایین ترین و سطحی ترین نوع آن که حتی با روشی مناسب هم محقق نمی گردد. « انکشاف حاکم در تکنولوژی جدید، نوعی تعرض است، تعرضی که طبیعت را در برابر این انتظار بیجا قرار می دهد که تأمین کننده ی انرژی باشد تا بتوان انرژی را از آن حیث که انرژی است، از دل طبیعت استخراج و ذخیره کرد. اما مگر این امردر مورد آسیای بادی قدیم صادق نیست؟ خیر. پره های آن البته با باد می چرخند، آنها کاملا به امید وزش باد واگذاشته می شوند. ولی اسیای بادی انرژی جریان هوا را حبس نمی کند تا آن را ذخیره سازد. »

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۴ ، ۱۶:۵۰
فرزانه یزدانی

اگر به تاریخ تحول علوم و شکل‌ گیری علوم انسانی مدرن نظری بیندازیم، خواهیم دید که این علوم در انتهای یک پروسهٔ طویل متولد شده‌اند که حاصل تحولی بنیادین در وجود بشر و نحوهٔ اندیشیدن اوست.
در انتهای قرون وسطی و با شروع دورهٔ رنسانس، بشر جدید خود را با پرسش‌هایی مواجه دید و به دنبال یافتن پاسخ آن‌ها برآمد اما از وجهی جدید که تا آن زمان بی‌ سابقه بود. نگاه بشر جدید به عالم و آدم تغییر کرد و بر مبنای نگاه جدید به تفکر و اندیشیدن پرداخت تا پاسخ پرسش‌های خود را بیابد. او در این کند و کاو تا جایی پیش رفت که همهٔ اندوخته‌های پیشین را مورد ظن و قابل رد دانست و با توانا دانستن عقل خود و بی نیاز دانستن آن از هر کمکی به «اندیشه کردن از نو» پرداخت و بدین جهت مجبور به آزمایش کردن و به تجربه گذاشتن هر چه بدان علم باید داشت، شد و این امر در شکل گیری علوم تأثیرگذار و نهایتاً نیز قابل مشاهده بود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۴ ، ۱۴:۵۴
فرزانه یزدانی

در پایان دوره ای که قرون وسطی می خوانندش و شروع دوره ای که رنسانس نام دارد، تحولی بنیادین در بینش  انسان اروپایی به وجود آمد و پایه ی عالَمی جدید را بنا نهاد، عالمی که الزامات و ویژگی های مخصوص به خود را دارد.
با به وجود آمدن این بینش جدید نسبت به عالم و آدم، این بشرکه حالا دیگر می توان بشر جدیدش خواند، احساس نیاز جدیدی داشت که به دنبال رفع آن و یافتن پاسخ سوالات جدیدش برآمد.
این احساس نیاز منشأ ایجاد مناسبات جدیدی شد که عالمی متفاوت با عالم دوران گذشته را رقم زد. عالمی که علم در مرکز آن قرار دارد و قدرت در دست آن است.
در این تحولات بینشی، انسان خود را مالک و محور عالَم دید و به دنبال روشی برای تسخیر طبیعت و تسلط بر آن برآمد. در حالی که بشر قدیم به دنبال درک عالَم و هماهنگی با آن بود نه تسخیر و تسلط برآن.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۴ ، ۱۸:۱۱
فرزانه یزدانی


منظور از طرح این دیدگاه بررسی چرائی و چگونگی تحقق جنبش های توتالیتر( تمامیت خواه ) است . طبق این نظریه که مشهورترین نظریه پردازان آن "هانا آرنت" و" ویلیام کورن هاوزر"  می باشند، جنبش های توتالیتر در جوامع توده ای به وقوع می پیوندند. بدین شرح که ؛ در چنین جوامعی، وفاداریهای گروهی و ارتباطات حزبی و سازمانیِ عامه به دلایلی محو می گردد و جامعه به شکل توده ای درمی آید.
" از نظر آرنت، اتمیزه شدن اجتماعی و فقدان روابط معمول و فردی شدن، مقدم بر جنبش توتالیتر است و جنبش های توتالیتر در جائی رشد می کنند که عامه ای به وجود آمده است که به دلیل بی تمایلی و بی تفاوتی، نمی تواند در گروه های سنتی و احزاب سیاسی متشکل گردد، زیرا تشکل فوق مبتنی بر آگاهی و تمایل در نفع و مقاصد معینی است ". (1)
در این چنین جامعه ای مردم که وابستگی به هیچ گروهی ندارند و احساس خلأ می کنند، آماده ی پذیرش هر ایدئولوژی جدیدی می باشند . در این شرایط ، نخبگان رهبر جنبش توتالیتری که مردم را در دسترس مستقیم ( بدون واسطه ی احزاب ) می یابند، با عوام فریبی، هواداری مردم را نسبت به خود جلب می نمایند و نهایتا حکومتی توتالیتر تشکیل می دهند که منافی اصول دموکراسی است.
این نظریه بر مبنای فلسفه ی پلورالیستی قرار دارد و فرضیات اساسی دموکراسی پلورالی را قابل به کاربری در جوامع گوناگون می داند. بر این اساس، تکثر مراکز قدرت در جوامع سبب ثبات سیاسی و توحدِ آن سبب بروز بی ثباتی هایی در نظام سیاسی می گردد.
بر این اساس، هر جامعه ای که احزاب و گروه بندی ها و دسته بندی های از انواع مختلف در آن کم رنگ باشد و عموم مردم آن به سمت یکپارچگی قدم بردارند، جامعه ای توده وار محسوب می گردد و اگر حرکتی انقلابی و جنبشی مردمی در آن به وقوع پیوندد، توتالیتری و به دور از دموکراسی خواهد بود.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۴ ، ۱۴:۲۳
فرزانه یزدانی


باید خدا را شکر کنیم که امام فهیمی داریم و خداوند بر اساس سنت خود، ما را بدون رهبری که

جایگاه تاریخی و وظیفه ی ما را برایمان روشن کند، رها نکرده است.(همان طور که چند سالی است که این بزرگوار بحث تولید علم را مطرح کردند.)

خوب است نگاهی بیندازیم به تحولات اخیر جهان تا متوجه تغییرات بزرگ شویم و خود را برای یک

تحول عظیم اماده کنیم.

حکومت اسلام امر حتمی جهان اینده است، برای تحقق این حاکمیت مسلما تلاش هایی برای نظام

سازی بر اساس اسلام و علوم اسلامی نیاز است، و نیز به افرادی نیاز است که رهبری این حرکت

را بر عهده بگیرند و تاریخ را در مسیر صحیح خود پیش ببرند. اما این رهبران نهضت علمی چه

ویژگی هایی باید داشته باشند؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۰۰
فرزانه یزدانی